کد مطلب:275470 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:241

فایده های اخروی تداوم در دعا
در بیان فوائد و منافع اخرویه این امر شریف. یعنی مداومت و اهتمام نمودن، در بسیاری دعا، به وجود مبارك آن جناب و سئوال نمودن تعجیل در ظهور و فرج او، از حضرت رب الارباب. و آنها زیاده بر صد فائده است كه با دلیل و برهان مفصلا در كتاب مكیال المكارم، ذكر نموده ام. و چون در این رساله بنابر اختصار است، فقط همان فوائد را بطور فهرست و اجمال، می شمارم، تا خوانندگان را موجب ملال نشود. و برای عوام همین مقدار كافی است. اول: فائز شدن به شفاعت حضرت رسول، صلی الله علیه و آله در قیامت. دوم: شفاعت حضرت فاطمه، علیها السلام. سوم: رسیدن به شفاعت حضرت صاحب الزمان، علیه السلام. چهارم: آن كه دعای به آن حضرت اظهار محبت به آن جناب است. و در كافی روایت شده از حضرت صادق علیه السلام كه فرمود: چون كسی را از اهل ایمان دوست داری، اظهار كن محبت خودت را نسبت به او، زیرا كه همین سبب



[ صفحه 63]



زیادتی و ثبات محبت و دوستی می شود. پنجم: آن كه دعای به آن جناب و مسئلت ظهورش را از حق تعالی، علامت انتظار است و از برای انتظار ثوابهای بسیار است، كه در نور الابصار ذكر نموده ام. ششم: آن كه حاصل می شود به آن احیاء امر امام. و آن سبب سرور شخص می شود، در قیامت. هفتم: باعث دور شدن شیطان می شود، از شخص دعا كننده. هشتم: آن كه حاصل می شود به آن، ادای بعض حقوق امام، فی الجمله. نهم: آن كه حاصل می شود به آن تعظیم از برای خداوند منان. و آن اعظم عبادات بلكه روح آنها است. دهم: آن كه این دعا نوعی است از توسل بوسیله الهیه، كه امر فرمود به آن در آیه شریفه: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلكم تفلحون. (ای كسانی كه ایمان آورده اید نگاه دارید خود را از عذاب خدا. و طلب كنید وسیله رحمت او را. و كوشش نمائید در راه او، تا رستگار شوید). یازدهم: آن كه حاصل می شود، به آن ادای مزد رسالت حضرت رسول صلی الله علیه و آله فی الجمله. زیرا كه آن نوعی از مودت است به ذوی القربی. و حق تعالی آن را مزد رسالت قرار داده، در آیه شریفه: قل لا اسالكم علیه اجرا الا الموده فی القربی. (یعنی بگو طلب نمی كنم از شماها بر پیغمبری خودم مزدی را مگر آن كه دوستی و اظهار مودت كنید با قربی)



[ صفحه 64]



و تفسیر شده قربی به حضرت امیر و فاطمه و اولاد آنها. دوازدهم: باعث آمرزش گناهان، می شود. سیزدهم: آن كه داخل می شود، مومن به سبب دعا نمودن از برای امام زمان، در زمره اخوان خاتم پیغمبران صلی الله علیه و آله. و این بالاترین مقامات است برای انسان. چهاردهم: آن كه دعای به آن حضرت تاسی و اقتداء است به ائمه طاهرین علیهم السلام. پانزدهم: آن كه نوعی است از وفای به عهد الله كه امر فرموده به آن در قرآن مجید. شانزدهم: آن كه نوعی است از رعایت امانت الهیه كه آن وجود مبارك امام است. هفدهم: آن كه باعث زیادتی اشراق نور امام می شود در قلب او، ان شاء الله تعالی. هجدهم: آن كه آن نوعی است از اعانت بر بر و تقوی زیرا كه تمام خیرات ظاهر می شود به ظهور آن جناب علیه السلام. نوزدهم:: آن كه باعث هدایت یافتن به نور كتاب الله مجید می شود. بیستم: قبول شدن اعمال صالحه انسان به بركت دعای به حضرت صاحب الزمان علیه السلام. بیست و یكم: مترتب می شود بر این دعا ثواب طلب علم هر گاه مقصود انسان استفاضه به علوم ربانیه امام زمان علیه السلام باشد. بیست و دوم: آن كه ایمن می شود از عقوبتها و شدتهای روز قیامت، انشاء الله تعالی. بیست و سوم: آن كه حاصل می شود به آن اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله.



[ صفحه 65]



بیست و چهارم: آن كه سبب بودن داعی می شود با امیر المومنین علیه السلام در درجه و مقام آن حضرت در روز قیامت. بیست و پنجم: آن كه محبوب ترین خلق می شود نزد خداوند عالمیان جل شانه. بیست و ششم: آن كه عزیزترین مردم می شود نزد خاتم پیغمبران صلی الله علیه و آله. بیست و هفتم: آن كه دعا كننده در امر فرج و ظهور آن حضرت اهل بهشت می شود، انشاء الله تعالی. بیست و هشتم: آن كه دعای حضرت رسول صلی الله علیه و آله شامل حال او می شود. بیست و نهم: آن كه خداوند او را در امر عبادت یاری می فرماید، به جهت اهتمامش در دعای به امام زمان علیه السلام. سی ام: آن كه حاصل می شود به آن ثواب اعانت مظلوم. سی و یكم: حاصل می شود به آن ثواب اجلال و احترام كبیر. سی و دوم: حاصل می شود به آن ثواب طلب نمودن خون بناحق ریخته شده مظلوم كربلاء و سایر مظلومین. سی و سوم: آن كه حاصل می شود به آن توانائی تحمل احادیث ائمه طاهرین علیهم السلام. سی و چهارم: آن كه در قیامت نوری از او ساطع می شود كه دیگران به آن منتفع می شوند. سی و پنجم: آن كه شفاعت می كند از برای هفتاد هزار نفر از گناهكاران و قبول می شود. سی و ششم: اطمینان و آرام بودن قلب در روز قیامت.



[ صفحه 66]



سی و هفتم: آن كه به مواظبت و اهتمام در دعای تعجیل فرج و ظهور آن جناب علیه السلام حاصل می شود ثواب بیست حج با علاوه. سی و هشتم: ثواب عمره دارد. سی و نهم: آن كه ثواب اعتكاف دو ماه در مسجد الحرام دارد. چهلم: ثواب دو ماه روزه با اعتكاف در مسجد الحرام دارد. چهل و یكم: آن كه افضل است از آزاد كردن هزار بنده در راه خدا. چهل و دوم، آن كه بهتر است از دادن هزار اسب به جهاد كنندگان در راه خدا، و مقتضای افضل بودن زیادتی ثواب آن است. چهل و سوم: آن كه اهتمام در بسیاری دعای به تعجیل ظهور و فرج آن حضرت افضل است از ده مرتبه طواف دور خانه كعبه مشرفه. چهل و چهارم: آن كه صد هزار حاجت او در روز قیامت روا می شود. چهل و پنجم: محشور شدن در زمره حضرت رسول و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین. چهل و ششم: بشارت در وقت مردن. چهل و هفتم: آن كه ملائكه در حق او دعا می كنند. چهل و هشتم: این دعا سبب جراحت قلب شیطان می شود. چهل و نهم: در محشر از طعامهای بهشت بهره مند می شود و متنعم می گردد در حالتی كه مردم مشغول به حساب هستند. پنجاهم: از آفتاب قیامت محفوظ می ماند.



[ صفحه 67]



پنجاه و یكم: در عالم برزخ از عذابها و هولهای آن عالم ایمن است. پنجاه و دوم: سبب سرور رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد. پنجاه و سوم: در عالم قبر و برزخ رفیق و مصاحب نیكو پیدا می كند. پنجاه و چهارم: حساب او در قیامت آسان می شود، یعنی از سیئات او عفو می شود و دقت نمی شود. پنجاه و پنجم: درهای بهشت برای او گشوده می شود. پنجاه و ششم: آن كه دعای حضرت سید الساجدین علیه السلام شامل حال او می شود. پنجاه و هفتم: آن كه به دعا نمودن در حق امام زمان حاصل می شود اعتصام به حبل الله، كه حق تعالی امر به آن فرموده در آیه شریفه و اعتصموا بحبل الله. پنجاه و هشتم: حاصل می شود به آن توسل و تمسك به عترت طاهره خاتم پیغمبران صلی الله علیه و آله و سلم. پنجاه و نهم: آن كه باعث رسیدن به مثل ثلث ثواب عبادت جمیع عابدان می شود. بلكه دو ثلث مثل جمیع ثوابهای عبادت عابدان، هر گاه دعا كردن او به آن حضرت از جهت اظهار محبت به امیرالمومنین علیه السلام باشد و در حال دعا به دست خود تضرع و ابتهال نماید، زیرا كه حاصل می شود به مداومت به این كیفیت از دعا، اظهار محبت قلبی و لسانی و یدی به امیرالمومنین علیه السلام. و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله مروی است كه: هر كس دوست دارد علی را به دل و زبان و دست،



[ صفحه 68]



حق تعالی ثواب جمیع عبادات عابدان را به او مرحمت می فرماید. شصتم: كامل شدن ایمان. شصت و یكم: ثواب شهادت در حضور خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله را دارد. شصت و دوم: ثواب شهادت در حضور حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد. شصت و سوم: ثواب احسان نمودن به امام را دارد. شصت و چهارم: ثواب اكرام عالم را دارد، و اكرام و احترام نمودن برای عالم یعنی عالم عامل از جمله عبادات عظیمه است. در بحار از حضرت صادق علیه السلام روایت شده كه فرمودند: هر كس اكرام كند مومن فقیهی را، در روز قیامت حق تعالی از او راضی و خشنود باشد، و هر كس بی احترامی كند به مومن فقیهی، حق تعالی در قیامت بر او غضبناك باشد. شصت و پنجم: ثواب اكرام كریم را دارد. شصت و ششم: حاصل می شود به آن مكافات بعضی از احسانهای آن حضرت در حق ماها فی الجمله. شصت و هفتم: حاصل می شود به آن اطاعت اولی الامر فی الجمله. شصت و هشتم: رسیدن به درجات شهدا بلكه شهدای در خدمت امیرالمومنین علیه السلام. شصت و نهم: حاضر شدن ملائكه در مجلسی كه در آن دعا كرده



[ صفحه 69]



می شود در حق امام زمان عجل الله تعالی فرجه. هفتادم: آن كه دعا نمودن به آن حضرت در این زمان افضل و بهتر است از دعا كردن به آن حضرت در زمان ظهور و استیلای آن جناب، به مقتضای احادیث و روایات. و اكتفا می كنم در این مختصر به همین مقدار و هر كس طالب بر اطلاع بر زیادتر از این است رجوع كند به كتاب مكیال المكارم كه به بیانات وافیه و تحقیقات شافیه با دلیل های بسیار از احادیث ائمه اطهار علیهم السلام ذكر نموده ام.

تنبیه (یاد آوری):

از آن چه گفتیم ظاهر شد كه این عمل شریف را در میان عبادات جامعیتی است كه از برای سایر عبادات نیست، از جهت بسیاری ثوابهای عظیمه و فوائد جلیله كه حاصل می شود به آن، لكن باید دانست كه فائز شدن به تمامی آن فوائد و ثوابها من حیث المجموع بر وجه كمال مشروط به سه شرط است، بنابر آن چه ظاهر می شود از آیات و روایات بسیار: شرط اول: ایمان است و مقصود از آن یقین قلبی و اقرار زبانی است به اصول دین و مذهب، كه تمام آنها راجع به سه مطلب می شود: اول: معرفت به خداوند جل شانه و وحدانیت او و صفات ثبوتیه او كه از جمله آنها عدل است و صفات سلبیه او. دوم: معرفت به رسول او حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و خاتمیت آن حضرت و حقیت جمیع آن چه فرموده است، كه از آن جمله است معاد و سایر ضروریات دین. سوم: معرفت و شناسائی به دوازده امام كه اول آنها



[ صفحه 70]



حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و خاتم آنها امام زمان حضرت حجه بن الحسن العسكری علیهما السلام باشند، و آن كه آن حضرت زنده است و غایب است و نخواهد مرد، تا آن كه ظاهر شود و عالم را مملو از عدل فرماید. پس هر گاه نعوذ بالله كسی در یكی از امور مذكوره شك داشته باشد، مومن نیست و هیچ عملی از او قبول نمی شود، و اگر به آن حالت مرد نجات ندارد، و همچنین اگر منكر یكی از ضروریات دین شود، و مراد از ضروریات دین آن حكمهائی است كه واضح و ظاهر باشد بر هر مسلمانی كه نشو و نما كرده باشد در اسلام، كه آن حكم دین اسلام است مثل واجب بودن پنج نماز در هر شبانه روز و واجب بودن روزه ماه رمضان و حرام بودن ربا و شرب خمر و نحو اینها. شرط دوم: تحصیل تقوای واقعی، بدان كه تقوای به معنی پرهیزكاری است، و آن را چهار درجه است كه به تفاوت آنها درجات ثواب و قبول اعمال شخص تفاوت پیدا می كند: درجه اول: اجتناب از گناهان كبیره است، و آن گناهانی است كه در شرع بزرگ شمرده شده، و هر گاه شخص این درجه را حاصل نمود، از گناهان صغیره او عفو می شود و به ثواب اعمال خیر و دخول بهشت فائز می شود. و دلیل بر این است آیه شریفه: ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سیئاتكم و ندخلكم مدخلا كریما. اگر پرهیز كنید از گناهان كبیره كه نهی كرده شده اید از آن، ما می بخشیم گناهان صغیره شما را، و شما را به جایگاه نیكو داخل می نمائیم.



[ صفحه 71]



و روایات هم مطابق آن وارد شده است. پس بر مومنی كه طالب ثواب است و از عذاب حق تعالی ترسان است، لازم است گناهان كبیره را اقلا بشناسد تا از آنها پرهیز نماید. و در این خصوص مرحوم مبرور ثقه الاسلام آقای حاج شیخ محمد علی - رفع الله تعالی درجته - رساله خوبی نوشته اند، خوب است مومنین آن را تحصیل نموده و از آن بهره مند شوند. و پوشیده نماند كه هر گناه صغیره یی چون اصرار بر آن كنند كبیره می شود، چنانچه در روایت وارد شده و نقل اجماع علما نیز بر آن شده است. و ترك هر واجبی حرام است، لكن بعض واجبات تركش گناه كبیره است مثل ترك نماز. و بعضی تركش حرام است، لكن گناه صغیره است مثل ترك جواب سلام، كه كبیر بودنش معلوم نیست، مگر اینكه باعث هتك احترام مومن و ایذای به او شود. درجه دوم: كه بالاتر از اول است پرهیز نمودن از تمام گناهان است، و واضح است كه هر كس این درجه را حاصل كرد ثواب عباداتش اكمل از اول است، و تحصیل این دو درجه از تقوی واجب است به مقتضای آیات و روایات. درجه سوم: كه از آنها بالاتر است، حاصل می شود به ترك مكروهات به جهت خوف از افتادن در محرمات. درجه چهارم: كه از آن سه درجه بالاتر است، ترك مباحات است به جهت ترس از افتادن در مكروهات و محرمات، و این دو درجه مقام مومنین كاملین است كه هر عملی از آنها صادر می شود مقرون به رضای حضرت حق سبحانه و تعالی است.



[ صفحه 72]



شرط سوم: از شروط رستگار شدن به ثوابهای كامله تهذیب نفس است از صفات رذیله، یعنی صفات خبیثه یی كه در باطن انسان كمین ساخته و او را از ساحت قرب الهی دور انداخته اند، مثل تكبر و حرص و حسد و كینه و نفاق و محبت دنیا و عجب و غیرها را از خود دور نماید، كه با وجود بودن آنها شخص به مطلوب خود نخواهد رسید. بلكه بعضی از صفات خبیثه چنان با اثر است كه بكلی شخص را از ثواب محروم می كند، بلكه باعث زوال ایمان می شود مثل محبت دنیا و نحو آن. و اگر بخواهم در این مطالب تفصیل بدهم كتاب بزرگی خواهد شد، لهذا به همین مقدار اشاره نمودیم.



من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم

تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال



پس هر گاه شخص مومن با حصول شرایط مذكوره، اهتمام و مداومت نمود در دعای به وجود مبارك امام زمان علیه السلام، و طلب نمودن تعجیل در فرج و ظهورش را از خلاق عالم جل شانه، فائز می شود به تمامی فوائد مذكور به نحو كمال انشاء الله تعالی.

فصل (اشكال و پاسخ):

بسا هست كه بعضی از كوته نظران استبعاد كنند و بگویند: چگونه به ازای عمل كوچك مختصری این همه مثوبات و منافع داده می شود؟ و جواب از این شبهه از سه راه است: اول: آن كه این عمل شریف (یعنی دعای به جهت تعجیل در ظهور و فرج امام زمان علیه السلام) كوچك نیست در نزد اهل بصیرت، تا آن كه جای این استبعاد باشد، بلكه در



[ صفحه 73]



نهایت بزرگی و كمال عظمت شان است، و كوچكی و بزرگی هر چیزی را عارف و عالم به آن می داند، مثل آن كه یك دانه جواهر كوچك بسا می شود و پنج هزار تومان قیمت دارد، لكن اهل خبره آن می داند و شخص ناشی را نمی رسد كه به آن دانا اعتراض كند كه: چرا این دانه را این قدر زیاد قیمت كردی؟ و عالم به شان و قیمت این دعا خلاق عالمیان و خاتم پیغمبران و ائمه طاهرین علیهم السلام می باشند. و مثل دعای به امام زمان روحی و ارواح العالمین فداه مثل كلمتین شهادتین است، هر چند كوچك و مختصر است لكن به محض گفتن شخص كافر مسلم و پاك و محترم و بهشتی می شود، و هكذا سایر آثار كه دارد. و كسی را نمی رسد كه برای اختصار كلمه و آسانی آن انكار آثار آن را نماید. جواب دوم: آن كه ثوابهائی كه حق تعالی به ازای هر عملی عطا می فرماید از راه تفضل است نه استحقاق شخص. و مثل این دعا و سایر عبادات مثل هدیه ای است كه شخص محتاج به خدمت شخص كریم می برد، یقین است آن كریم ملاحظه قیمت هدیه را نمی كند، بلكه به مقتضای كرم خود انعام می فرماید. بسا هست یك گل به او تعارف می كنند، صد تومان انعام می دهد، و همه كس او را تحسین می كند. در حدیث است كه كنیزی از كنیزان حضرت امام حسین علیه السلام یك دانه گل به آن حضرت تعارف كرد، آن جناب او را آزاد نمودند. جواب سوم: آن كه تمام این عطاها و مثوبات كه به دعا كننده در حق امام زمان علیه السلام عطا می شود، فی الحقیقه



[ صفحه 74]



عطیه خداوند جل شانه است به خود آن حضرت، و اكرام آن حضرت است. و واضح است كه آن جناب استحقاق این مراتب و ما فوق آنها را دارند. مثلا هر گاه شخص بزرگی شخص بزرگی دیگر را ضیافت نمود، نسبت به هر یك از خادمان و اتباع و غلامان او احسانها و انعامهائی می كند كه آنها به خودی خود لیاقت آن گونه تجلیلات را ندارند، لكن به جهت انتساب و تعلقشان به آن شخص بزرگ مورد آن الطاف می شوند، و اینها در حقیقت تجلیل و احترام صاحب آنها است، و لهذا اگر اندكی كوتاهی در احترامات هر یك از آنها علی حسب مراتبهم بشود، باعث تكدر خاطر و گله آن شخص بزرگ می شود. چنانچه كثرت ثوابها و عطاهائی هم كه به زیارت كنندگان و گریه كنندگان حضرت سیدالشهداء علیه السلام عنایت می شود، از جهت انتساب و تعلق ایشان است به آن حضرت، نه از جهت استحقاق خودشان. بیت:



نثار حسن جمال حبیب اگر آرند

دو عالمی ز كریمان عجب بپندارند





[ صفحه 75]